رفتارفردیمالی

ابتکار و سوگیری در رفتار مالی

وقتی افراد با قضاوت‌های پیچیده، سرریز اطلاعات یا اطلاعات ناقص مواجه می‌شوند، اغلب به دانش متعارف[1] براساس تجربیات شخصی خود، معروف به ابتکارات تکیه می‌کنند که تصمیم را به گزینه‌ای ساده‌تر تقلیل می‌دهد[2]. ابتکار، ابزاری صریح و پایه‌ای است که افراد تحت درجۀ مشخصی از ریسک و عدم قطعیت، از آن برای توضیح طبقه‌ای مشخص از گزینه‌ها بهره می‌گیرند. ابتکارات «مکانیزم شناختی» برای کاهش زمان هستند، زیرا فرایند تصمیم‌گیری را برای سرمایه‌گذاران ساده می‌سازند. گرچه این نوع رویکرد شناختی گاهی اوقات منجر به نتایج رضایت‌بخش می‌شود، قضاوت‌های ابتکاری اغلب منجر به تصمیمات پست‌تر می‌شوند. «رضایت‌بخشی» یک استراتژی تصمیم‌گیری یا ابتکار شناختی است که جست‏وجو در گزینه‌های موجود تا رسیدن به آستانۀ قابل پذیرش را دربرمی‏گیرد. پلوس[3] اظهار داشت:

برای مثال، با استفاده از ابتکار، بیش از جمع بستن رخداد گذشتۀ یک نتیجه و تقسیم به تعداد کل دفعاتی که نتیجه می‌توانست رخ داده باشد، راحت‌تر می‌توان محتمل بودن نتیجه را تخمین زد. در اکثر موارد، تقریب هم کفایت می‌کند (زیرا مردم اغلب نتیجۀ رضایت‌بخش را به نتیجۀ بهینه ترجیح می‌دهند).

Head with a puzzle inside and an inscription bias.

بسیاری از معامله‏گران سهام، تصمیمات خرید و فروش سریع را با استفاده از ابتکار انجام می‌دهند، زیرا محدودیت زمانی داشته و هدف آن‌ها کسب سودهای کوتاه‌مدت بزرگ در بازار است. تحت چنین شرایطی، این کارشناسان بر اطلاعاتی محدود تمرکز کرده و به تجربۀ گذشته تکیه می‌کنند تا قضاوت‌های نهایی را انجام دهند. در بسیاری از موارد، این افراد آگاه نیستند که این نوع مسائل شناختی را به‌کار می‌بندند. در شرایط مدیریت سرمایه‌گذاری، افراد حین تخصیص بودجۀ بازنشستگی، از ابزاری معروف به ابتکار 1/اِن[4] استفاده می‌کنند[5]. برای مثال، فردی که پنج صندوق سرمایه‏گذاری مشترک دارد، به‌طور برابر 20 درصد از پول سرمایه‌گذاری‌شده در هر صندوق را برای سهم ماهانۀ خود در برنامۀ 401کا[6] توزیع می‌کند. این روش به‌علت سهولت برای ذخیره‏کنندگان صندوق بازنشستگی جذاب است.

ابتکار دسترس‏پذیری

ابتکار دسترس‏پذیری[7]، تمایلی را نشان می‌دهد مبنی بر این‌که افراد نسبت به اطلاعاتی که به‌راحتی یادآوری شده، دردسترس گسترده قرار دارند و در اختیار عموم قرار می‌گیرند سوگیری دارند و درنتیجه ارزش زیادی برای این اطلاعات قائل بوده یا آن‌ها را سوءتعبیر می‌کنند[8]. همان‌طور که شوارتز[9] اشاره داشت: «سوگیری‌ها پدید می‌آیند زیرا سهولت یادآوری مواردی خاص بر قضاوت درمورد اهمیت و فراوانی نسبی داده‌ها تأثیر می‌گذارد». طبق اظهارات ریچیاردی[10]، جنبه‌های اصلی ابتکار دسترس‏پذیری که بر قضاوت‌ها و تصمیمات یک فرد تأثیر می‌گذارند، عبارتند از: انتخاب‌هایی که واکنش‌های احساسی را برمی‌انگیزند؛ فعالیت‌هایی که به‌شدت اساسی و بااهمیت‌ هستند؛ و رویدادهای اخیر که تمایل دارند تا با دسترسی آسان‌تر در حافظۀ فرد باشند. برای مثال، زمانی‌که سرمایه‌گذاران به ارزیابی سهام عادی می‌پردازند، درمورد اهمیت اخبارهای جدید سرمایه‌گذاری اغراق کرده و اطلاعات قدیمی را دست‌کم می‌گیرند. زمانی‌که سهام پرسود، درآمدهای فصلی را فراتر از حد تخمین‌ها آزاد می‌کند و این اطلاعات به‌طور آنلاین یا در دیگر رسانه‌های خبری مالی گزارش می‌شود، بهای کوتاه‌مدت سهام شرکت را افزایش می‌دهد. هرچند، زمانی‌که اخبار از حافظۀ سرمایه‌گذاران پاک شد، تغییرپذیری سهام به حالت میانگین همیشگی بازمی‏گردد.

بیش‏اطمینانی

افراد معمولاً بیش‌ازحد به مهارت‌ها، تخصص و هوش خود اطمینان دارند. موضوع بیش‏اطمینانی، یافتۀ مهمی در مالی رفتاری است، زیرا طبقات مختلف سرمایه‌گذاران از این سوگیری رنج می‌برند. سرمایه‌گذارانی که بیش‌ازحد اعتمادبه‌نفس دارند، معتقدند که می‌توانند بر نتیجۀ نهایی تصمیم براساس ویژگی‌های برتر خاص نسبت به سرمایه‌گذاری معمولی، تأثیر بگذارند. در حوزۀ مالی، بسیاری از افراد باور دارند که استعداد آن‌ها، تصمیمات مجموع و قابلیت ایشان فراتر از حد متوسط است[11]. افراد به قضاوت‌های خود که با به‌کار بستن ابتکارات شکل می‌گیرند، بیش‌ازحد اطمینان داشته و به روش واقعی به‌کار بسته شده، که به قضاوت‌های نهایی آن‌ها شکل می‌دهد، بی‌توجه‌اند.

باربِر و اودین[12] بیش از شش سال، 35 هزار داده از سرمایه‌گذاران فردی را تحلیل‏ و روان‌شناسی معاملۀ[13] مردان و زنان را مقایسه کردند. تحقیق آن‌ها نشان داد مردان بیش از زنان به مهارت‌های مالی خود اطمینان دارند و مردان در حساب‌های سرمایه‌گذاری خود بیشتر معامله‏گری می‌کنند. مردان تمایل دارند سهام عادی را در زمان نادرست بفروشند و درنتیجه، هزینۀ معاملات آن‌ها بیش از زنان است. زنان تمایل دارند کمتر معامله کنند، رویکرد خرید و نگهداری را به‌کار می‌بندند که منجر به هزینه‌های سرمایه‌گذاری پایین‌تر می‌شود. فراوانی معامله‏گری مردان 45 درصد بیشتر از زنان و این عدد در مردان مجرد، 67 درصد بیش از زنان مجرد است. هزینه‌های معامله، عملکرد سرمایه‌گذاری خالص مردان را تا 2.65 درصد در سال کاهش می‌دهد، درحالی‌که در زنان این رقم معادل 1.72 درصد است. به عبارت دیگر، در طول شش سال مطالعه، زنان 1 درصد در سال بیش از مردان درآمد داشتند. این یافته، پیامدهای چشمگیرتری دارد اگر اختلاف 1 واحد درصد سالانه در یک افق زمانی 30 تا 40 ساله درنظر گرفته شود.

سوگیری وضع موجود

افراد سوگیری وضع‏موجود[14] دارند، یعنی تمایل دارند ناخودآگاه گزینه‌ای مشابه را انتخاب کنند یا تصمیم حاضر را بپذیرند. آن‌ها معتقدند که تغییر دادن رفتار به تعویق انداختن یا لَختی و اینرسی، نیازمند مشوق‌های قوی است. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که نتوانند در برنامه‌های مالی خود تجدیدنظر کنند، حتی اگر انجام این کار با مزایای بالقوه‌ای همراه باشد. کسانی‌که برای بازنشستگی پس‏انداز می‌کنند نیز رفتار مشابهی دارند، نظیر حفظ یک صندوق سرمایه‏گذاری مشترک که عملکرد ضعیف دارد به‌جای فروختن آن. کارکنان، عضو شدن در برنامۀ بازنشستگی شرکت خود را به تأخیر انداخته و در جست‏وجوی یک برنامه‏ریز مالی هستند تا به جوانب مختلف بازنشستگی واقف شوند. پس از پیوستن به برنامۀ بازنشستگی شرکت، بسیاری از کارکنان نظارت فعال بر حساب‌های خود ندارند.

برای مثال، آگنیو و همکارانش[15] هفت هزار حساب بازنشستگی را بین آوریل 1994 تا آگوست 1998 ارزیابی نمودند. این محققان گزارش کردند اکثر گزینه‌های تخصیص دارایی افراطی‌اند یا متنوع‏سازی نامتناسب در اوراق بهادار ریسک‏آمیز وجود دارد (یعنی فردی که سهام متعدد داشته یا 100 درصد دارایی‌های خود را در بخش سهام سرمایه‌گذاری می‌نماید) و کسانی‌که برای بازنشستگی پس‏انداز می‌کنند، از سوگیری وضع موجود یا لختی در رابطه با تصمیمات تخصیص دارایی رنج می‌برند. در این تحقیق مشخص شد نرخ گردش پرتفوی و تبادل موجودی دارایی[16] پایین است، که این موضوع رفتار سوگیری وضع موجود را ثابت می‌کند.


[1] conventional wisdom

[2] Tversky and Kahneman, 1974

[3] Plous (1993, p. 109)

[4] 1/ N heuristic

[5] Benartzi and Thaler 2001, 2007

[6] 401k plan

[7] availability heuristic

[8] Tverskey and Kahneman 1973

[9] Schwartz (1998, p. 64)

[10] Ricciardi (2008b)

[11] همان

[12] Barber and Odean (2001)

[13] trading psychology

[14] status quo bias

[15] Agnew, Balduzzi, and Sunden (2003)

[16] portfolio turnover rates and asset rebalance transactions

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا